تمایل تبدیل دانشگاه‌ها به دانشگاه کارآفرین

تمایل تبدیل دانشگاه‌ها به دانشگاه کارآفرین

تبدیل دانشگاه‌ها به دانشگاه کارآفرین: تردیدی وجود ندارد که نظام آموزش عالی سنگ بنای اصلی توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع است. در دنیای کنونی تغییرات هر روز شتاب بیشتری به خود می‌گیرد و این امر باعث ایجاد چالش‌های جدیدی در جامعه می‌گردد لذا جهت رویارویی با شرایط و چالش‌های جدید، توجه به توسعه قابلیت‌های کارآفرینی و ترویج روحیه آن در دانش آموختگان و حتی دانشجویان بسیار ضروری است. با وجود اینکه واژه کارآفرینی از قدمت زیادی برخوردار است اما هنوز هم عمق مفهوم این واژه چه در عرصه کسب و کار و چه در آموزش عالی نسبتاً نهفته باقی مانده است. مفهوم دانشگاه کارآفرین نخستین بار توسط کلارک در سال 1998 مطرح شد و آوازه جهانی پیدا کرد و بعدها مشاهده شد که از واژگانی نظیر سرمایه داری آکادمیک در این حوزه استفاده گردید. ویژگی های دانشگاه کارآفرین در تحقیقات کلارک به شرح ذیل عنوان شده است :

1 – راهبری قوی

2 – توسعه پیرامون

3 – پایه مالی

نسل اول دانشگاه‌ها را آموزش محور، نسل دوم را پژوهش محور و نسل سوم را دانشگاه کارآفرین گویند. همانطور که از آمار و ارقام اعلام شده در خصوص تعداد مقالات پذیرش و چاپ شده و همچنین تولید علم انجام شده توسط پژوهشگران عزیز کشورمان مشخص است، دانشگاه‌های کشور گذر نسبتاً موفقی را از نسل اول به نسل دوم دانشگاهی داشته‌اند( تبدیل شدن از دانشگاه آموزش محور به دانشگاه پژوهش محور)، لذا اگر برای هر نسل از دانشگاه منحنی عمری در نظر گیریم، جهت بقای دانشگاه در عرصه داخلی و خارجی نیازمند ایجاد زیرساختی مناسب برای دانشگاه نسل سوم(دانشگاه کارآفرین)، قبل از افول نسل دوم دانشگاهی هستیم.

تحولاتی که در دو دهه اخیر در تمامی عرصه‌ها در کشور‌های مختلف رخ داده، آموزش عالی را با تحولات نوینی مواجه ساخته که از مهمترین این تحولات می‌توان به آموزش‌های معطوف به اشتغال، رشد پژوهش‌های مسئله محور و همچنین پاسخگویی آموزش عالی به صنعت و جامعه می‌باشد. بنابراین نظام آموزش عالی و دانشگاهی علاوه بر ماموریت آموزشی و تحقیقاتی ، ماموریت دیگر خود یعنی مشارکت پررنگ در فرآیند توسعه فناوری، کسب و کار و زمینه های فردی، سازمانی و بین المللی را نیز عهده دار شده اند. بر این اساس دانشگاه از طریق جاری و ساری سازی فرآیند مدیریت دانش مستمر، دیگر نیازی به ایجاد پل بین صنعت و خود را ندارد بلکه صنعت زاییده و به بیانی بهتر مدیون دانشگاه است و پیشرفت در عرصه صنعتی و اقتصادی کشور نیاز به دانشگاه کارآفرین دارد. بنابراین ضرورت تحول آموزش عالی کشور زیر چتر کارآفرینی به دلایل ذیل اجتناب ناپذیر است:

  • تغییرات و تحولات محیطی در سطح ملی و جهانی
  • تغییر انتظارات عمومی
  • رقابت فزاینده بر سر منابع عمومی
  • انتقاد از وضعیت مالی و ساختاری آموزش عالی
  • وابستگی به بودجه دولتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *