دانشگاهها: اگر بخواهیم پاسخ منصفانهای به این سوال در بافتار نظام آموزش عالی بدهیم: باید بگوییم نه!
متأسفانه امروزه در تعداد قابلتوجهی از دانشگاهها، با نارضایتی همزمان دانشجویان، اساتید، کارکنان و صنایع نیازمند نیروی انسانی، روبرو هستیم. با یک نگاه آسیب شناسانه به موضوع و صحبت با ذینفعان میتوان متوجه این موضوع شد که نارضایتی عمیقی در بین کارکنان و اساتید دانشگاهها وجود دارد که متأسفانه امروزه باعث کاهش کیفیت فرآیند آموزش شده است. بهطور مثال نارضایتی از حقوق، دستمزد، خدمات رفاهی و . . . که متأسفانه بعضاً با انکار نارضایتی برخی مدیران ارشد در این رابطه روبرو هستیم، اما اصلیترین نکته اینجاست که دانشگاهها نیز همانند تعداد زیادی از صنایع با چالش نبود مدیریت سرمایه انسانی صحیح در سیستم خود روبروست و بهواقع دقیقاً متوجه اصلیترین عارضه خود نیست و از همه بدتر اینکه این ساختار قرار است پارتنر صنعت باشد، درحالیکه خود با بحران نیروی انسانی روبروست.
یکبار در اتاق دفاع، منتظر شروع جلسه بودم، ناگهان صدای یکی از دانشجویان به حالت فریاد گونهای شنیده میشد که میگفت: اینجا دانشکده مدیریت است؟ این چه دانشکده مدیریتی است که از مدیریت عاجز است؟ من مدیرعامل کارخانهای هستم، بعد میگویند ارتباط با دانشگاه، آخر ارتباط با این دانشگاه؟
واقعیت امر این است؛ این جملهها تا به امروز ذهن مرا درگیر ساخته که این دانشجو به چه نکته ظریفی اشارهکرده است.
نشریه دانشگاه کارآفرین از این شماره قصد دارد، بیواسطه و به زبان ساده با مدیران دانشگاهها و سیاستگذاران آموزش عالی سخن بگوید. هرچند شاید دیر به نظر برسد اما از این شماره بخش قابلتوجهی از مطالب این ماهنامه به حوزه مدیریت سرمایه انسانی تخصیص خواهد یافت.
امید است با قدم در این پارادایم بتوانیم نقش پررنگی در تحولات نظام آموزش عالی داشته باشیم. در پایان باید گفت تحقق دانشگاه نسل سوم نیازمند بافتار مناسب مدیریتی است. همانگونه که کلارک نیز در مدل معروف خود اشاره نمود، زیرساخت مدیریتی مناسب و بهینه است. لذا در جمعبندی باید گفت مسیر دانشگاه کارآفرین از مدیریت سرمایه انسانی میگذرد.