فرصت: چرا برخی بهتر فرصت‌ها را می‌بینند و آن‌ها را شکار می‌کنند؟

فرصت: چرا برخی بهتر فرصت‌ها را می‌بینند و آن‌ها را شکار می‌کنند؟

فرصت چیست؟

در تعریف تحت اللفظی فرصت را می‌توان باد موافقی که کشتی را به مقصد می‌رساند معنا کرد. اما در تعریف علمی، فرصت؛ ظهور عوامل منجر به کسب منفعت تعریف می‌شود. در کسب و کار و کارآفرینی، فرصت نقش بزرگی را ایفا می کند. شنیده‌ایم که برخی فرصت‌ها را به خوبی شناسایی می‌کنند.(توجه داشته باشید که استفاده از واژه فرصت‌طلبی در فرهنگ ایران برداشت خوبی را به همراه ندارد، لذا بهتر است از واژه فرصت شناسی استفاده شود)

چرا برخی بهتر فرصت‌ها را می‌بینند و آن‌ها را شکار می‌کنند؟

دانش کسب‌وکار که تلفیقی بهینه از علم و تجربه است کلید این قفل است. حتماً سراغ دارید خانواده‌هایی که همگی در یک حوزه خاص کار می‌کنند. علت موفقیت این افراد دانش بالای کسب‌وکار است که تجربه خانوادگی نقش بسزایی در این توفیق‌ها دارد. توجه داشته باشید از ده کسب‌وکار جدیدی که راه‌اندازی می‌شود، یک یا دو مورد موفق می‌شود، اما متأسفانه در رسانه‌ها، کتب و مقالات فقط به برای کسب‌وکارهای موفق پرداخته می‌شود) علت‌های زیادی برای شکست کسب‌وکارها وجود دارد اما از دلایل عمده آن می‌توان به دانش پایین فرد در آن کسب‌وکار اشاره نمود. شخصی بدون دانش و تجربه در آن حوزه کسب‌وکار دست به راه‌اندازی می‌زند و اندکی بعد به علت عدم آگاهی از فرصت‌ها و تهدیدها در آن حوزه شکست می‌خورد و با مقدار زیادی بدهی از آن حوزه خارج می‌شود. البته از دیگر دلایل عمده شکست کسب و کارهای نوپا می‌توان به صرف هزینه‌های ثابت زیاد در راه اندازی کسب و کارها اشاره نمود. کسانی که علم و تجربه کاری مفید در یک حوزه کسب‌وکار را دارند فرصت‌ها را بهتر شناسایی و گاهاً خلق می‌کنند. کسانی که امروز به‌عنوان کارآفرینان موفق می‌شناسید، سالها بیش از پایین‌ترین رده شروع به کار و کسب تجربه کرده‌اند.  کسی که امروز یک رستوران موفق دارد، روزی در رستوران دیگری کارگر یا کارمند بوده است. این امر نشان‌دهنده اهمیت تجربه در موفقیت راه‌اندازی کسب‌وکارهاست.

فرصت یا سراب

گاهی امکان دارد کمی غفلت منجر به از بین رفتن فرصت شود یا اینکه موقعیتی که فرصت تلقی شده سرابی بیش نباشد. ساختمانی نیمه‌کاره را در نظر بگیرید که در مقابل آن ایستاده‌اید، در طبقه 6 ساختمان شمش طلایی را می‌بینید که از سقف آویزان شده است. در این وضعیت سه حالت متصور است:

 در حالت اول شما می‌روید و شمش طلا را به دست می‌آورید، اما در حالت دوم احتمال دارد که لحظه‌ای که شما شمش را رؤیت کرده‌اید ، کسی در پله‌های طبقه سوم و در حالت رفتن به سمت شمش طلا باشد. (فرصت سوزی)

 در حالت سوم تا پله‌ها را بالا رفته و وقتی به طبقه 6 رسیدید متوجه می‌شوید که شمش در کار نیست و یک ابزار ساختمانی از سقف آویزان است و شما با سرابی روبرو بودید.

فرصت‌ها کشف می‌شوند یا خلق؟

کشف و خلق دو بال فرصت‌های کارآفرینی است. در کشورهای جهان سوم فرصت‌ها بیشتر کشف می‌شوند و البته گاها خلق. اما شانس خلق فرصت در کشورهای پیشرفته بیشتر است. در بازارهای جهانی برخی شرکت‌ها، پیشرو و برخی شرکت‌ها پیرو می‌باشند. شرکت‌های پیشرو جهت بازارسازی یا بازارپردازی (خلق فرصت) نیاز به سرمایه‌گذاری بسیار زیاد در تحقیق و توسعه دارند. به‌طور مثال شرکت X که اولین بار از تکنولوژی LED در ساخت تلویزیون استفاده و محصول به بازار عرضه نمود، هزینه‌های تحقیق و توسعه بسیار زیادی را در این عرصه انجام داده بوده لذا شرکت X بازار جدیدی را برای محصولی جدید خلق می‌کند و به‌نوعی خلق فرصت انجام داده است؛ اما شرکت‌هایی نیز وجود دارند که پیرو بوده و به دنبال کسب سهمی حتی اندک از بازار برای خود هستند. به‌طور مثال پس از معرفی تلویزیون LED به بازار برخی شرکت‌ها فرصت را شناسایی کرده و از طریق مهندسی معکوس فوراً تکنولوژی مربوطه را کد گشایی و اقدام به تولید محصول می‌کنند. در اینجا بین اهمیت به حقوق مالکیت معنوی و خلق فرصت رابطه مستقیم وجود دارد. در کشوری ریسک سرمایه گذاری در فرآیند‌های تحقیق و توسعه پایین تر است که اهمیت بیشتری به حقوق مالکیت معنوی داده می‌شود، لذا همانطوری که مشاهده می‌شود، بازارسازی یا بازارپردازی که زاییده خلق فرصت‌های کارآفرینی است، در کشورهای پیشرفته پررنگ تر می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *