کارآفرینی در عرصه آموزش عالی؛ تحول در مأموریت دانشگاه‌ها (بخش دوم)

کارآفرینی در عرصه آموزش عالی؛ تحول در مأموریت دانشگاه‌ها (بخش دوم)

کارآفرینی در عرصه آموزش عالی: دنیای امروز شاهد تحول در مأموریت و نقش محیط‌های علمی، پژوهشی شامل دانشگاه‌ها ، بنگاه‌ها و سازمان‌های دولتی است . این سه نهاد ضمن حفظ استقلال خود، درزمینهٔ تولید دانش و تکنولوژی وارد قلمرو یکدیگر می‌شوند، یعنی حدود و مرزهای آن‌ها کم‌رنگ‌تر می‌شود و بین آن‌ها هم‌پوشانی وظایف و مأموریت‌ها به وجود می‌آید و به‌جای مرزبندی محکم، وضعیت هاله‌ای بین آن‌ها  به وجود می‌آید.

دانشگاه‌ها از آغاز به‌عنوان نهاد فرهنگی شکل گرفتند و به آموزش و تربیت نیروی انسانی پرداختند. اولین انقلاب علمی در اواخر قرن 19 روی داد، که طی آن دانشگاه‌ها علاوه بر مأموریت آموزشی، مأموریت تحقیقاتی را نیز عهده‌دار شدند. در این راستا گروه‌ها و مراکز تحقیقاتی در دانشگاه‌ها ایجاد گردید.

در این دوره دانشگاه‌ها علاوه بر مأموریت توزیع دانش، مأموریت تولید دانش را نیز به عهده گرفتند. دولت مسئول تأمین مالی دانشگاه شد . دانشگاه از استقلال کامل برخوردار است. اعضای هیئت‌علمی برای انتخاب نوع و موضوع تحقیق، آزاد هستند. یکپارچگی تحقیق و تدریس الگوی مسلط در این دوران است.

مأموریت دانشگاه‌ها در انقلاب اول، تولید دانش و توزیع دانش (آموزش دانشجویان ، انتشارات کتاب، مقاله و …) بود . دومین انقلاب علمی در اواخر قرن بیستم بود که طی آن دانشگاه‌ها مأموریت سوم خود یعنی ورود در فرآیند توسعه تکنولوژی و حرکت به‌سوی دانشگاه‌های کارآفرین را آغاز کردند. این مأموریت ایفای نقش وسیع‌تر دانشگاه‌ها را در توسعه اقتصاد محلی، منطقه‌ای،ملی و بین‌المللی موجب گردید و باعث شد که دانشگاه‌ها به‌عنوان نهاد تولید و توزیع‌کننده دانش، و بنیان‌گذار بنگاه‌های مختلف ، نقش اساسی در توسعه صنعتی و نوآوری تکنولوژی ایفا کنند . در این رابطه ، تدریس و آموزش فردی به آموزش سازمانی و تحقیق فردی به تحقیق گروهی تبدیل می‌شود. دانشمندان کارآفرین و دانشگاه‌های کارآفرین، با تبدیل دانش به مالکیت معنوی، دورنما و چشم‌انداز علمی دانشگاهی را مهندسی مجدد می‌کنند. اعضاء هیئت‌علمی و دانشجویان (به‌ویژه کارشناسی ارشد و بالاتر) یاد می‌گیرند که تجاری‌سازی و توان و پتانسیل معنوی تحقیقاتشان را ارزیابی کنند . اعضای هیئت‌علمی بنگاه دایر می‌کنند و دانشگاه‌ها وارد سرمایه‌گذاری‌های جدید و پرمخاطره شده و از طریق بنگاه‌هایشان در سرمایه‌گذاری‌ها ایفای نقش می‌کنند . بدین ترتیب سیستم‌های جدید دانشگاهی شکل‌گرفته و در ساختارها و سیستم‌هایشان تحول ایجاد شد و در قلب سیستم نوآوری دانشگاه‌ها ، دانشگاه کارآفرین جای گرفت که پیشرفت‌های تکنولوژیک را موجب گردید. فرآیند اشاعه تکنولوژی از طریق مراکز واسط تسهیل شد و بر اساس ساختارهای حقوقی، حق بهره‌برداری از یافته‌های تحقیقاتی دانشگاهی، واگذار گردید. دانشمندان دانشگاهی، به مخترعین، توسعه‌دهندگان و کارآفرینان تبدیل شدند. دانشگاه‌ها موتور توسعه اقتصادی شدند و مکانیسم‌های سازمانی جدیدی برای تحقق این هدف و ذخیره‌سازی، بسط و توسعه و انتشار دانش، طراحی و پیاده شد. این‌گونه شد که مأموریت دانشگاه‌ها با گذشته تغییرات زیادی را تجربه نمود.

کارآفرینی در عرصه آموزش عالی؛ تحول در مأموریت دانشگاه‌ها(بخش اول)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *